توسعه ­ی نرم‌افزار تنها نوشتن کدهای برنامه نیست بلکه چرخه‌ای از تمامی فرآیندها جهت ساخت نرم‌افزارهاست، که این مراحل شامل جمع­آوری نیازهای کاربران، طراحی، نوشتن کد و در آخر تست و کنترل کیفیت نرم‌افزار است. با انتخاب یک متدولوژی مناسب، می‌توان روالی مناسب به منظور تولید نرم‌افزارهای کوچک و بزرگ به وجود آورد1. اسکرام، چارچوبی قابل انعطاف و جامع برای توسعه ی محصول با روش تکرارپذیر، افزایشی و همچنین از سری روش‌های چابک هست، که در آن تمامی تیم‌های توسعه به عنوان یک واحد برای رسیدن به هدف مشترک عمل می‌کنند1. توماس گروبر هستان شناسی را “بیان صریح و روشنی از ویژگی­های مفاهیم” تعریف کرده است که به عنوان نقطه­ ی شروع برای درک بهتر آن می‌باشد2. در مقابل روش­های سنتی مبتنی ­بر­ دانش، مانند زبان‌های توصیف رسمی، به نظر می­رسد هستان شناسی به خوبی برای روش‌های تکاملی جهت توصیف نیازمندی­ها مناسب باشد3. بنابراین در این پژوهش، محقق سعی بر این دارد که با استفاده از تلفیق هستان شناسی و متدولوژی اسکرام فرآیند برنامه­ ریزی نیازمندی­های نرم ­افزار را بهبود دهد. سؤالات زیر در این راستا  مطرح هستند:

1ـ آیا می‌توان از هستان شناسی برای بهبود فرآیند تحلیل نیازمندی‌ها در چارچوب اسکرام استفاده کرد؟

2ـ آیا می‌توان با استفاده از هستان شناسی امکان بهتری برای استفاده­ی مجدد از تحلیل نیازمندی­های سامانه­ها در اسکرام به دست آورد؟

3ـ آیا تحلیلگران و ذینفعان مختلف، با استفاده از این روش به درک مشترک و بهتری از نیازمندی‌های سیستم نرم‌افزاری خواهند رسید؟

4- چگونه می‌توان با تلفیق هستان شناسی در چارچوب اسکرام فرآیند برنامه­ریزی نیازمندی­های نرم‌افزار را بهبود داد؟

5- آیا روش استفاده شده سرعت برنامه­ریزی و تحلیل نیازمندی­ها را نسبت به سایر روش­ها افزایش می­دهد؟

6- چگونه می­توان با استفاده از چارچوب اسکرام مبتنی بر هستان شناسی نیازمندی­های نرم­افزار را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد؟